پسران بد
دیشب مهمون داشتیم ، یه بچه ی 4-3 ساله هم داشتن! بچه که چه عرض کنم ، زلزله هفت ریشتری ! از کله ی سحر دارم پس لرزه هاشو جمع میکنم ، هنوز تموم نشده! والا ما که بچه بودیم ، همون اول که میرفتیم جایی مامانمون میگفت “نمیدونین چه بچه ی خوب و آرومیه”! ما هم گیر میکردیم تو رودرواسی تا آخر مهمونی میشستیم یه گوشه گلای قالی رو میشمردیم که حرفِ ننه مون زمین نیفته ! اصلا نسلِ بامرامی بودیم ….جزغاله شدیم …حیف آخرین ورژن دعای آخرترم برای حل مشکلات: الهی! باخاطری خسته، دل به کَرم تو بسته دست از اساتید شسته و در انتظار نمرات نشسته ام. پاس شوند کریمی پاس نشوند حکیمی نیفتم شاکرم، بیفتم صابرم الهی شهریه ها بالاست که میدانی ، وجیبم خالیست که میبینی نه پای گریز از امتحان دارم ونه زبان ستیز با استاد، الهی دانشجویی راچه شاید و از او چه باید!؟
بچه 9 ساله الان
کامپیوتر داره
اینتزنت داره
فیسبوک داره
توییتر داره
ایکس باکس داره
پی اس تری داره
آیفون داره
ویدیو سی دی داره
موبایل داره
آیپاد داره...
بچه 9 ساله زمان ما
دفتر نقاشی داشت
خمیر بازی داشت
دبرنا بازی میکرد با نخود و لوبیا
توپ دو لایه میکرد که حس توپ چهل تیکه بهش دست بده
گل یا پوچ، چشمک، شاه دزد وزیر، اسم فامیل، خر پلیس، هفت سنگ
دیگه فوق فوقش یه آتاری یا میکرو با کلی التماس براش میخریدن.
اینجا آبادان ساعت 5 عصر
بازگشت جاسم پس از 6 ساعت قواصی بدون اکسیژن !
امروز هم بدترین صیدش بوده ! یه کوسه کوچولو گرفته !!!
چهره شرمندش هم گویای این موضوعه !
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |